خطبه آن حضرت بعد از غصب فدك


روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حاليكه چادرش به زمين كشيده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود، بر ابوبكر كه در ميان عده‏اى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين او و ديگران پرده‏اى آويختند، آنگاه ناله‏اى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم بگريه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد.

برای خواندن متن خطبه و ترجمه آن به ادامه مطلب کلیک کنید

ادامه نوشته

به مناسبت شهادت صدیقه شهیده فاطمه الزهرا سلام الله علیها

مهدی جان تسلیت ـ تعزیت

يا فاطمه!
اين چه غم شگرفى است نهفته در نام تو كه مرغ پرشكسته دل را در آسمان بارانى چشم ها به پرواز در مى آورد! اين چه اندوه عظيمى است كه قلب ها را حول محور ياد پاك و آسمانى ات به چرخش وا مى دارد!
بانو!
حكايت آن در سوخته از جنس كدام حكايت است كه نام و يادت را بر سردر دل هاى سوخته نگاشته است. روايت سرخ كوچه بنى هاشم از جنس كدام روايت است كه امروز كوچه پس كوچه هاى شهر و ديارمان را به نشانى نيلگونى جاى سيلى، كبود آذين بسته است. حديث پهلوى شكسته و ميخ در از جنس كدام ناگفته است كه جگر عاشقانت را مى سوزاند و آتش آن را شعله ور مى سازد.
خانم!
هنوز گريه هاى شبانه ات در دالان تاريخ طنين دارد. هنوز وفاداريت نسبت به على(ع) درس آموز است.
هنوز غربت مولايمان با مظلوميت تو تفسير مى شود.
هنوز فرياد عدالت خواهى شيعه از منبر بلند تو فرياد مى گردد.
زهراجان!
در ماتم شهادت مظلومانه ات، شال هاى سياه عزا بر دوش داريم و دل هايمان با زلال محبت به تو صيقل مى يابد.
فاطمه جان!
شيعه با اميد ظهور فرزندت و يافتن قبر پنهانت داغ هاى تلخ آن روز و آن كوچه را بر خود هموار مى كند و به اميد شنيدن صداى رساى «انا بقية الله الاعظم» كوچه پس كوچه هاى هجران را با نجواى «اللهم عجل لوليك الفرج» طى مى كند

 به نقل از سایت ( کلمه )

تواضع امام رضا (ع)

        از تواضع امام رضا(ع) تا تكبر ...

 

رسول جعفريان

يکي از ارزش‌هايي که هميشه و هرگاه از رسول خدا(ص) و علي مرتضي(ع) نقل مي‌شد و دائما روي منبر و تريبون روي آن تکيه مي‌شد، ساده زيستي آن بزرگواران بود. در اين باره آن قدر گفته‌اند و نوشته‌اند و شنيده‌ايم و خوانده‌ايم که بيشتر ما بخشي از تصوير ذهني‌مان نسبت به آن بزرگواران، همان زندگي ساده زيستانه آنان است.

اين روش البته با روش صوفيان تفاوت داشت و هرگاه که ساده‌زيستي گرايش به نوعي تصوف پيدا مي‌کرد، ائمه اطهار(ع) به مبارزه با آن برمي‌خاستند و گوشزد مي‌کردند که اسلام ميانه‌اي با رهبانيت و تصوف و انزواطلبي بي‌دليل و به بهانه تزکيه نفس ندارد. مرد آن است که در ميان اجتماع بماند و خود را بسازد و ديگران را تربيت کند و در عين حال زندگي عادي خود را داشته باشد و حقوق همسر و فرزندانش را رعايت کند. بنابراين، تصوف با ساده زيستي متفاوت است.

ادامه نوشته

زمینه های قیام عاشورا

زمینه های قیام عاشورا

عربستان شبه جزيره‌اى خشک و سوزان است که باران کم دارد و بيشتر خاک آن را بيابان پوشانده است و فقط در قسمت‌هاى غرب و جنوب آن رشته‌ کوههايى وجود دارد. در آغاز ظهور اسلام، قسمت عمده ساکنان اين سرزمين به صورت قبيله‌ زندگى مى‌کردند، هر قبيله‌ داراى رئيسى بود که همه افراد از او فرمان مى‌بردند.
زندگى در صحرا که زمينى هموار و نيز آسمانى صاف و آ‌فتاب تند دارد، افراد قبيله را تحت تاثير قرار مى‌‌داد چنانکه يک فرد صحرانشين، نيرومند، آزاد و مستقل بود و روحيه جوانمردى و از خودگذشتگى بالايى داشت؛ که اوج آن در رئيس قبيله ديده مى‌شد. به طور کلى فرزند صحرا، داراى روحيات قهرماني، فداکاري، عشق، خشم و کينه‌توزى زياد بود.
پيامبر اسلام که دعوت خود را اعلام کرد، به مرور افراد شبه جزيره را به اسلام سوق داد و روحيه آنان را تحت تعاليم اسلام دگرگون ساخت و به سوى “برادرى اسلامي” کشاند و روحيه خشونت و سرسختى قبيله را که حق و ناحق براى او مفهومى نداشت به “روح جهاد و مبارزه در راه دين” تبديل کرد و نيز کوشش کرد کينه‌توزى‌هاى قبيله‌اى را که از دوره جاهليت در درون آنان ريشه دوانيده بود از بن برکند؛ چنانکه در حجه‌الوداع به مردم فرمود: “هر خونى در جاهليت ريخته شد ناديده انگاشته مى‌شود و نخستين خونى که من نديده مى‌انگارم خون ربيعه‌ بن عبدالمطلب است.”(1)
اگرچه موقتا اين روحيات قبيله‌اى از بين رفت اما ريشه‌کن نشد، چرا که دوران پيامبرى حضرت، آن اندازه دوام نيافت که اين خوى و خلق‌ها به طور کلى دگرگون شود و پس از رحلت رسول خدا، روحيات قبيله‌اى به مرور بروز کرد. قريش نژاد برتر اعلام شد و به تدريج سنت رسول خدا از بين رفت به گونه‌اى که کمتر کسى بود نماز را درست اقامه کند و آثار جاهلى به شرح زير زنده مى‌شد:

برای مطالعه زمینه ها به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

درباره امام حسین و عاشورا

خوشتر آن باشد که سر دلبران       گفته آید در حدیث دیگران

  ۱ـ عاشورا در نگاه برخی مستشرقین و علما و بزرگان

  ۲ ـ عاشورا در نگاه مسیحیان و برخی مورخان مغرب زمین

  ۳ ـ آنطوان بارا : حسین (ع) گوهر جاودان ادیان

  ۴ ـ عاشورا در نگاه اهل سنت

 

دوستان عزیز برای دیدن مطالب مرتبط به عناوین فوق به اینجا بروید.

 

چهل حدیث درباره غدیر

فصل اول: جایگاه عید غدیر در مكتب

 

فصل دوم: شایسته‏ها و بایسته‏هاى غدیر

 

فصل سوم: ولایت در غدیر

 

 

برای دیدن احادیث به ادامه مطلب بروید

ادامه نوشته

چهل حديث ناب از امام رضا (ع)

میلاد امام رضا(ع) بر همه شیعیان مبارکباد

 

چهل حديث ناب از امام رضا (ع)

1- بهترين و ارزنده ترين خصلت ها : انجام كارهاي نيك، فرياد رسي بيچارگان و بر آوردن آرزوي آرزومندان است.

2- از بخششي كه زيان آن براي تو بيش از سودي است كه به برادرانت ميرسد خودداري كن.

3- ايمان عبارت است از : اقرار به زبان ،‌شناخت با قلب و عمل نمودن با اعضاء و جوارح.

4- بالاترين درجه عضقل خودشناسي است. 5- آن كس كه براي راي الله كسي را به برادري گزيند خانه اي را در بهشت بدست آورده است .

6- بهترين ثروت شخص و برترين اندوخته اش صدقه است.

7- خوش خلقي دو گونه است : فطري و اختياري ولي صاحب خلق خوش اختياري برتر است.

8- شكيبايي بر بلا زيبا و پسنديده است ولي برتر از آن صبر در برابر محّرمات است.

9- سرآمد طاعت الله تعالي صبر و رضاست.

10- عبادت به زيادي نماز و روزه نيست بلكه به انديشيدن در امر پروردگار متعال است .

11- با دوستان فروتن باش ، از دشمن احتياط كن و با عموم مردم گشاده رو باش.

12- در شگفتم از آن كس كه بردگان را با دارايي خود مي خرد و آزاد مي‌كند چگونه آزادگان را با اخلاق خوش خود نمي خرد .

13- بي اعتنايي به دارايي مردم ، بهتر از بذل و بخشش است.

41- ياري كردن ناتوان ، بهتر از صدقه دادن است.

15- بهترين مال و ثروت آن است كه وسيله حفظ آبروي انسان شود .

16- براي كودك شيري بهتر از شير مادرش نيست.

17- آن كس كه خود را در معرض تهمت قرار دهد نبايد كسي را كه به او گمان بد برده است ملامت كند.

18- كسي كه بيدادگري پيشه كند ، از عقوبت ايمن نخواهد ماند .

19- كسي كه بخواهد بي نيازترين مردم باشد ، بايد به آنچه نزد الله تعالي است اطمينان داشته باشد .

20- آن كه در راه حق صبر كند ، الله تعالي بهتر از آنچه در برابرش صبر كرده است بدو عوض خواهد داد .

21- هر كه خوش دارد كه عمرش طولاني و روزي اش افزون شود صله رحم به جاي آورد .

22- كسي كه اندوهي از دل مومن بزدايد ، الله تعالي در روز قيامت اندوه را از دل او برطرف نمايد.

23- خوشبو ساختن خود از اخلاق انبيا عليهم السلام است پاكيزگي از اخلاق انبيا عليهم السلام است .

24- پيمان شكن از حوادث ناگوار در امان نباشد .

25- هر گاه دانشمندان ، علم و حكمت را به غير اهلش عرضه كنند آن را تباه كرده اند

26- از حقوق ميهمان آن است كه او را تا د رمنزل همراهي كني.

27- حقيقت ايمان : انجام واجبات و دوري از محرمات است .

28- در ترازوي اعمال ، هيچ چيز گرانسنگ تر از اخلاق نيكو نيست .

29- خاموشي دري از درهاي حكمت است .

30- دوست هر كس عقل اوست و دشمنش جهل او.

31- الله متعال عمل بنده اي را كه انديشه بدي نسبت به مومني در دل داشته باشد نمي‌پذيرد .

32- از حرص و حسد بپرهيزيد زيرا اين دو خصلت موجب هلاك امت هاي پيشين شده است.

33- سروران مردم ، در دنيا بخشندگانند و در آخرت پرهيزگاران .

34- بر حق شكيبا باشيد ، اگر چه تلخ و ناگوار باشد .

35- هيچ پارسايي سودمند تر از دوري از گناهان و خودداري از آزار مومن نيست .

36- كسي كه مي‌خواهد عزيز ترين مردم باشد بايد در نهان و آشكار تقواي الهي را پيشه سازد.

37- عقل موهبتي است الهي ، ولي ادب با كوشش و رنج حاصل مي‌شود .

38- تدبير قبل از عمل ، تو را از پشيماني در امان مي‌دارد.

39- تفكر آئينه توست ، كه بدي ها و خوبي هايت را به تو نشان مي دهد .

40- هديه، كينه ها را از دلها مي زدايد .

 

چهل حدیث ناب از امام صادق سلام الله علیه

قالَ الا مامُ جَعْفَرُ بنُ محمّد الصّادقُ عليه السلام :

 

1 حَديثي حَديثُ اءبى ، وَ حَديثُ اءبى حَديثُ جَدى ، وَ حَديثُ جَدّى حَديثُ الْحُسَيْنِ، وَ حَديثُ الْحُسَيْنِ حَديثُ الْحَسَنِ، وَ حَديثُ الْحَسَنِ حَديثُ اءميرِالْمُؤْمِنينَ، وَ حَديثُ اءميرَالْمُؤْمِنينَ حَديثُ رَسُولِ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ، وَ حَديثُ رَسُولِ اللّهِ قَوْلُ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.


فرمود: سخن و حديث من همانند سخن پدرم مى باشد، و سخن پدرم همچون سخن جدّم ، و سخن جدّم نيز مانند سخن حسين و نيز سخن او با سخن حسن يكى است و سخن حسن همانند سخن اميرالمؤ منين علىّ و كلام او از كلام رسول خدا مى باشد، كه سخن رسول اللّه به نقل از سخن خداوند متعال خواهد بود.


2 قالَ عليه السلام : مَنْ حَفِظَ مِنْ شيعَتِنا اءرْبَعينَ حَديثا بَعَثَهُ اللّهُ يَوْمَ الْقيامَةِ عالِما فَقيها وَلَمْ يُعَذِّبْهُ

 

فرمود: هركس از شيعيان ما چهل حديث را حفظ كند و به آن ها عمل نمايد ، خداوند او را دانشمندى فقيه در قيامت محشور مى گرداند و عذاب نمى شود.


3 قالَ عليه السلام : قَضاءُ حاجَةِالْمُؤْمِنِ اءفْضَلُ مِنْ اءلْفِ حَجَّةٍ مُتَقَبَّلةٍ بِمَناسِكِها، وَ عِتْقِ اءلْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللّهِ، وَ حِمْلانِ اءلْفِ فَرَسٍ فى سَبيلِ اللّهِ بِسَرْجِها وَ لَحْمِها


فرمود: برآوردن حوائج و نيازمندى هاى مؤ من از هزار حجّ مقبول و آزادى هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است .


4 قالَ عليه السلام : اءَوَّلُ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُالصَّلاةُ، فَإ نْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إ ذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَيْهِ سائِرُ عَمَلِهِ.


فرمود: اوّلين محاسبه انسان در پيشگاه خداوند پيرامون نماز است ، پس اگر نمازش ‍ قبول شود بقيه عبادات و اعمالش نيز پذيرفته مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.


5 قالَ عليه السلام : إ ذا فَشَتْ اءرْبَعَةٌ ظَهَرَتْ اءرْبَعَةٌ: إ ذا فَشا الزِّنا كَثُرَتِ الزَّلازِلُ، وَ إ ذا اُمْسِكَتِ الزَّكاةُ هَلَكَتِ الْماشِيَةُ، وَ إ ذا جارَ الْحُكّامُ فِى الْقَضاءِ اُمْسِكَ الْمَطَرُ مِنَ السَّماءِ، وَ إ ذا ظَفَرَتِ الذِّمَةُ نُصِرُ الْمُشْرِكُونَ عَلَى الْمُسْلِمينَ.


فرمود: هنگامى كه چهار چيز در جامعه شايع و رايج گردد چهار نوع بلا و گرفتارى پديد آيد:
چنانچه زنا رايج گردد زلزله و مرگ ناگهانى فراوان شود.
چنانچه زكات و خمسِ اموال پرداخت نشود حيوانات اهلى نابود شود.
اگر حاكمان جامعه و قُضات ستم و بى عدالتى نمايند باران رحمت خداوند نمى بارد.
و اگر اهل ذمّه تقويت شوند مشركين بر مسلمين پيروز آيند.


6 قالَ عليه السلام : مَنْ عابَ اءخاهُ بِعَيْبٍ فَهُوَ مِنْ اءهْلِ النّارِ.


فرمود: هركس برادر ايمانى خود را برچسبى بزند و او را متّهم كند از اهل آتش خواهد بود.


7 قالَ عليه السلام : الصَّمْتُ كَنْزٌ وافِرٌ، وَ زَيْنُ الْحِلْمِ، وَ سَتْرُالْجاهِلِ.

 

فرمود: سكوت همانند گنجى پربهاء، زينت بخش حلم و بردبارى است ؛ و نيز سكوت ، سرپوشى بر آبروى شخص نادان و جاهل مى باشد.


8 قالَ عليه السلام : إ صْحَبْ مَنْ تَتَزَيَّنُ بِهِ، وَلاتَصْحَبْ مَنْ يَتَزَّيَنُ لَكَ.


فرمود: با كسى دوستى و رفت و آمد كن كه موجب عزّت و سربلندى تو باشد، و با كسى كه مى خواهد از تو بهره ببرد و خودنمائى مى كند همدم مباش .


9 قالَ عليه السلام : كَمالُ الْمُؤْمِنِ فى ثَلاثِ خِصالٍ: الْفِقْهُ فى دينِهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالتَّقْديرُ فِى الْمَعيشَةِ.


فرمود: شخصيّت و كمال مؤ من در سه خصلت است : آشنا بودن به مسائل و احكام دين ، صبر در مقابل شدايد و ناملايمات ، زندگى او همراه با حساب و كتاب و برنامه ريزى دقيق باشد.


10 قالَ عليه السلام : عَلَيْكُمْ بِإ تْيانِ الْمَساجِدِ، فَإ نَّها بُيُوتُ اللّهِ فِى الاْءرْضِ، و مَنْ اءتاها مُتَطِّهِرا طَهَّرَهُ اللّهُ مِنْ ذُنُوبِهِ، وَ كَتَبَ مِنْ زُوّارِهِ



فرمود: بر شما باد به دخول در مساجد، چون كه آن ها خانه خداوند بر روى زمين است ؛ و هر كسى كه با طهارت وارد آن شود خداوند متعال او را از گناهان تطهير مى نمايد و در زمره زيارت كنندگانش محسوب مى شوند.


11 قالَ عليه السلام : مَن قالَ بَعْدَ صَلوةِالصُّبْحِ قَبْلَ اءنْ يَتَكَلَّمَ: ((بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ إ لاّ بِاللّهِ الْعَلىٍّّ الْعَظيمِ)) يُعيدُها سَبْعَ مَرّاتٍ، دَفَعَ اللّهُ عَنْهُ سَبْعينَ نَوْعا مِنْ أ نْواعِ الْبَلاءِ، اءهْوَنُهَاالْجُذامُ وَالْبَرَصُ.(79)

فرمود: هر كسى بعد از نماز صبح پيش از آن كه سخنى مطرح كند، هفت مرتبه بگويد:
((
بسم اللّه الرّحمن الرّحيم ، لا حول و لا قوّة إ لاّ باللّه العليّ العظيم )) خداوند متعال هفتاد نوع بلا از او دور گرداند كه ساده ترين آن ها مرض پيسى و جذام باشد.


12 قالَ عليه السلام : مَنْ تَوَضَّاءَ وَ تَمَنْدَلَ كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ، وَ مَنْ تَوَضَّاءَ وَلَمْ يَتَمَنْدَلْ حَتّى يَجُفَّ وُضُوئُهُ، كُتِبَ لَهُ ثَلاثُونَ حَسَنَةً.(80)

فرمود: هركس وضو بگيرد و با حوله خشك نمايد يك حسنه دارد و چنانچه خشك نكند سى حسنه خواهد داشت .


13 قالَ عليه السلام : لاَ فْطارُكَ فى مَنْزِلِ اءخيكَ اءفْضَلُ مِنْ صِيامِكَ سَبْعينَ ضِعْفا.(81)

فرمود: اگر افطارى روزه ات را در منزل برادر - مؤ منت - ، انجام بدهى ثوابش هفتاد برابر اصل روزه است .


14 قالَ عليه السلام : إ ذا اءفْطَرَ الرَّجُلُ عَلَى الْماءِ الْفاتِرِ نَقى كَبِدُهُ، وَ غَسَلَ الذُّنُوبَ مِنَ الْقَلْبِ، وَ قَوىَّ الْبَصَرَ وَالْحَدَقَ.(82)

فرمود: چنانچه انسان روزه خود را با آب جوش افطار نمايد كبدش پاك و سالم باقى مى ماند، و قلبش از كدورت ها تميز و نور چشمش قوى و روشن مى گردد.


15 قالَ عليه السلام : مَنْ قَرَءَالْقُرْآنَ فِى الْمُصْحَفِ مُتِّعَ بِبَصَرِهِ، وَ خُنِّفَ عَلى والِدَيْهِ وَ إ نْ كانا كافِرَيْنِ.(83)

فرمود: هر كه قرآن شريف را از روى آن قرائت نمايد بر روشنائى چشمش ‍ افزوده گردد؛ و نيز گناهان پدر و مادرش سبك شود گرچه كافر باشند.


16 قالَ عليه السلام : مَنْ قَرَءَ قُلْ هُوَاللّهُ اءحَدٌ مَرَّةً واحِدَةً فَكَاءنَّما قَرَءَ ثُلْثَ الْقُرآنِ وَ ثُلْثَ التُّوراةِ وَ ثُلْثَ الاْ نْجيلِ وَ ثُلْثَ الزَّبُورِ.(84)


فرمود: هر كه يك مرتبه سوره توحيد را تلاوت نمايد، همانند كسى است كه يك سوّم قرآن و تورات و انجيل و زبور را خوانده باشد.


17 قالَ عليه السلام : إ نَّ لِكُلِّ ثَمَرَةٍ سَمّا، فَإ ذا اءتَيْتُمْ بِها فاءمسُّوهَ االْماء، وَاغْمِسُوها فِى الْماءِ.(85)
فرمود: هر نوع ميوه و ثمره اى ، مسموم و آغشته به ميكرب ها است ؛ هر گاه خواستيد از آن ها استفاده كنيد با آب بشوئيد.


18 قالَ عليه السلام : عَلَيْكُمْ بِالشَّلْجَمِ، فَكُلُوهُ وَاءديمُوا اءكْلَهُ، وَاكْتُمُوهُ إ لاّعَنْ اءهْلِهِ، فَما مِنْ اءحَدٍ إ لاّ وَ بِهِ عِرْقٌ مِنَ الْجُذامِ، فَاءذيبُوهُ بِاءكْلِهِ.(86)

فرمود: شلغم را اهميّت دهيد و مرتّب آن را ميل نمائيد و آن را به مخالفين معرّفى نكنيد، شلغم رگ جذام را قطع و نابود مى سازد.


19 قالَ عليه السلام : يُسْتَجابُ الدُّعاءُ فى اءرْبَعَةِ مَواطِنَ: فِى الْوِتْرِ، وَ بَعْدَ الْفَجْرِ، وَ بَعْدَالظُّهْرِ، وَ بَعْدَ الْمَغْرِبِ.(87)

فرمود: در چهار وقت دعا مستجاب خواهد شد: هنگام نماز وِتر، بعد از نماز صبح ، بعد از نماز ظهر، بعد از نماز مغرب .


20 قالَ عليه السلام : مَنْ دَعا لِعَشْرَةٍ مِنْ إ خْوانِهِ الْمَوْتى لَيْلَةَ الْجُمُعَةِ اءوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنَّةَ.(88)

فرمود: هركس كه در شب جمعه براى ده نفر از دوستان مؤ من خود كه از دنيا رفته اند دعا و طلب مغفرت نمايد، از اهل بهشت قرار خواهد گرفت .


21 قالَ عليه السلام : مِشْطُ الرَّاءسِ يَذْهَبُ بِالْوَباءِ، وَ مِشْطُاللِّحْيَةِ يُشَدِّدُ الاْ ضْراسَ.(89)

فرمود: شانه كردن موى سر موجب نابودى وَبا و مانع ريزش مو مى گردد، و شانه كردن ريش و محاسن ريشه دندان ها را محكم مى نمايد.


22 قالَ عليه السلام اءيُّما مُؤْمِنٍ سَئَلَ اءخاهُ الْمُؤْمِنَ حاجَةً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلى قَض ائِها فَرَدَّهُ عَنْها، سَلَّطَ اللّهُ عَلَيْهِ شُجاعا فى قَبْرِهِ، يَنْهَشُ مِنْ اءصابِعِهِ.(90)

فرمود: چنانچه مؤ منى از برادر ايمانيش حاجتى را طلب كند و او بتواند خواسته اش را برآورد و انجام ندهد، خداوند در قبرش يك افعى بر او مسلّط گرداند كه هر لحظه او را آزار رساند.


23 قالَ عليه السلام : وَلَدٌ واحِدٌ يَقْدِمُهُ الرَّجُلُ، اءفْضَلُ مِنْ سَبْعينَ يَبْقُونَ بَعْدَهُ، شاكينَ فِى السِّلاحِ مَعَ الْقائِمِ (عَجَّلَ اللّهُ تَعالى فَرَجَهُ الشَّريف ).(91)

فرمود: اگر انسانى يكى از فرزندانش را پيش از خود به عالم آخرت بفرستد بهتر از آن است كه چندين فرزند به جاى گذارد و در ركاب امام زمان عليه السلام با دشمن مبارزه كنند.


24 قالَ عليه السلام : إ ذا بَلَغَكَ عَنْ اءخيكَ شَيْى ءٌ فَقالَ لَمْ اءقُلْهُ فَاقْبَلْ مِنْهُ، فَإ نَّ ذلِكَ تَوْبَةٌ لَهُ. وَ قالَ عليه السلام : إ ذا بَلَغَكَ عَنْ اءخيكَ شَيْى ءٌ وَ شَهِدَ اءرْبَعُونَ اءنَّهُمْ سَمِعُوهُ مِنْهُ فَقالَ: لَمْ اءقُلْهُ، فَاقْبَلْ مِنْهُ.(92)

فرمود: چنانچه شنيدى كه برادرت يا دوستت چيزى بر عليه تو گفته است و او تكذيب كرد قبول كن . همچنين فرمود: اگر چيزى را از برادرت بر عليه خودت شنيدى و نيز چهل نفر شهادت دادند، ولى او تكذيب كرد و گفت : من نگفته ام ، حرف او را بپذير.


25 قالَ عليه السلام : لايَكْمُلُ إ يمانُ الْعَبْدِ حَتّى تَكُونَ فيهِ أ رْبَعُ خِصالٍ: يَحْسُنُ خُلْقُهُ، وَسَيْتَخِفُّ نَفْسَهُ، وَيُمْسِكُ الْفَضْلَ مِنْ قَوْلِهِ، وَيُخْرِجَ الْفَضْلَ مِنْ مالِهِ.(93)

فرمود: ايمان انسان كامل نمى گردد مگر آن كه چهار خصلت در او باشد: اخلاقش نيكو باشد، نفس خود را سبك شمارد، كنترل سخن داشته باشد، اضافى ثروتش حق الله ، حق الناس را بپردازد.


26 قالَ عليه السلام : داوُوا مَرْضاكُمْ بِالصَّدَقَةِ، وَادْفَعُوا اءبْوابَ الْبَلايا بِالاْ سْتِغْفارِ.(94)
فرمود: مريضان خود را به وسيله پرداخت صدقه مداوا و معالجه نمائيد، و بلاها و مشكلات را با استغفار و توبه دفع كنيد.


27 قالَ عليه السلام : إ نَّ اللّهَ فَرَضَ عَلَيْكُمُ الصَّلَواتِ الْخَمْسِ فى اءفْضَلِ السّاعاتِ، فَعَلَيْكُمْ بِالدُّعاءِ فى إ دْبارِ الصَّلَواتِ.(95)

فرمود: خداوند متعال پنج نماز در بهترين اوقات را بر شما واجب گرداند، پس سعى كنيد حوايج و خواسته هاى خود را پس از هر نماز با خداوند مطرح و درخواست كنيد.


28 قالَ عليه السلام : كُلُوا ما يَقَعُ مِنَ الْمائِدَةِ فِى الْحَضَرِ، فَإ نَّ فيهِ شِفاءٌ مِنْ كُلِّ داءٍ، وَلا تَاءكُلُوا مايَقَعُ مِنْها فِى الصَّحارى .(96)

فرمود: هنگام خوردن غذا در منزل ، آنچه كه اطراف سفره و ظرف مى ريزد جمع كنيد و ميل نمائيد كه در آن ها شفاى دردهاى درونى است ، ولى چنانچه در بيابان سفره انداختيد؛ اضافه هاى آن را رها كنيد براى جانوران .


29 قالَ عليه السلام : اءرْبَعَةٌ مِنْ اءخْلاقِ الاْ نْبياءِ: الْبِرُّ، وَالسَّخاءُ، وَالصَّبْرُ عَلَى النّائِبَةِ، وَالْقِيامُ بِحَقِّ الْمُؤمِنِ.(97)

فرمود: چهار چيز از اخلاق پسنديده پيغمبران الهى است : نيكى ، سخاوت ، صبر و شكيبائى در مصائب و مشكلات ، اجراء حقّ و عدالت بين مؤ منين .


30 قالَ عليه السلام : إ مْتَحِنُوا شيعتَنا عِنْدَ ثَلاثٍ: عِنْدَ مَواقيتِ الصَّلاةِ كَيْفَ مُحافَظَتُهُمْ عَلَيْها، وَ عِنْدَ أ سْرارِهِمْ كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَها عِنْدَ عَدُوِّنا، وَ إ لى أ مْوالِهِمْ كَيْفَ مُواساتُهُمْ لاِ خْوانِهِمْ فيها.
(98)

فرمود: شيعيان و دوستان ما را در سه مورد آزمايش نمائيد:
1 مواقع نماز، چگونه رعايت آن را مى نمايند.
2 اسرار يكديگر را چگونه فاش و يا نگهدارى مى كنند.
3 نسبت به اموال و ثروتشان چگونه به ديگران رسيدگى مى كنند و حقوق خود را مى پردازند.


31 قالَ عليه السلام : مَنْ مَلَكَ نَفْسَهُ إ ذا رَغِبَ، وَ إ ذا رَهِبَ، وَ إ ذَااشْتَهى ، وإ ذا غَضِبَ وَ إ ذا رَضِىَ، حَرَّمَ اللّهُ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.(99)
فرمود: هر كه در چهار موقع ، مالك نفس خود باشد: هنگام رفاه و توسعه زندگى ، هنگام سختى و تنگ دستى ، هنگام اشتهاء و آرزو و هنگام خشم و غضب ؛ خداوند متعال بر جسم او، آتش را حرام مى گرداند.


32 قالَ عليه السلام : إ نَّ النَّهارَ إ ذا جاءَ قالَ: يَابْنَ آدَم ، اءعْجِلْ فى يَوْمِكَ هذا خَيْرا، اءشْهَدُ لَكَ بِهِ عِنْدَ رَبِّكَ يَوْمَ الْقيامَةِ، فَإ نّى لَمْ آتِكَ فيما مَضى وَلاآتيكَ فيما بَقِىَ، فَإ ذا جاءَاللَّيْلُ قالَ مِثْلُ ذلِكَ.(100)

فرمود: هنگامى كه روز فرا رسد گويد: تا مى توانى در اين روز از كارهاى خير انجام بده كه من در قيامت در پيشگاه خداوند شهادت مى دهم و بدان كه من قبلا در اختيار تو نبودم و در آينده نيز پيش تو باقى نخواهم ماند. همچنين هنگامى كه شب فرارسد چنين زبان حالى را خواهد داشت .


33 قالَ عليه السلام : يَنْبَغى لِلْمُؤْمِنِ اءنْ يَكُونَ فيهِ ثَمان خِصال :


وَقُورٌ عِنْدَ الْهَزاهِزِ، صَبُورٌ عِنْدَ الْبَلاءِ، شَكُورٌ عِنْدَ الرَّخاءِ، قانِعٌ بِما رَزَقَهُ اللّهُ، لا يَظْلِمُ الاْ عْداءَ، وَ لا يَتَحامَلُ لِلاْ صْدِقاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فى تَعِبٌ، وَ النّاسُ مِنْهُ فى راحَةٍ.
(101)

فرمود: سزاوار است كه هر شخص مؤ من در بردارنده هشت خصلت باشد:
هنگام فتنه ها و آشوب ها باوقار و آرام ، هنگام بلاها و آزمايش ها بردبار و صبور، هنگام رفاه و آسايش شكرگزار، به آنچه خداوند روزيش گردانده قانع باشد.
دشمنان و مخالفان را مورد ظلم و اذيّت قرار ندهد، بر دوستان برنامه اى را تحميل ننمايد، جسمش خسته ؛ ولى ديگران از او راحت و از هر جهت در آسايش باشند


34 قالَ عليه السلام : من ماتَ يَوْمَ الْجُمُعَةِ عارِفا بِحَقِّنا عُتِقَ مِنَ النّارِ وَ كُتِبَ لَهُ بَرائَةٌ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ.(102)

فرمود: هركس كه در روز جمعه فوت نمايد و از دنيا برود؛ و عارف به حقّ ما اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام باشد، از آتش سوزان دوزخ آزاد مى گردد؛ و نيز از عذاب شب اوّل قبر در امان خواهد بود.


35 قالَ عليه السلام : إ نَّ الرَّجُلَ يَذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَحْرُمُ صَلاةَاللَّيْلِ، إ نَّ الْعَمَلَ السَّيِّى ءَ اءسْرَعُ فى صاحِبِهِ مِنَ السِّكينِ فِى اللَّحْمِ.(103)


فرمود: چه بسا شخصى به وسيله انجام گناهى از نماز شب محروم گردد، همانا تاءثير گناه در روان انسان سريع تر از تاءثير چاقو در گوشت است .


36 قالَ عليه السلام : لاتَتَخَلَّلُوا بِعُودِالرَّيْحانِ وَلابِقَضيْبِ الرُّمانِ، فَإ نَّهُما يُهَيِّجانِ عِرْقَ الْجُذامِ.(104)

فرمود: به وسيله چوب ريحان و چوب انار، دندان هاى خود را خلال نكنيد، براى اين كه تحريك كننده عوامل مرض جذام و پيسى مى باشد.


37 قالَ عليه السلام : تَقْليمُ الا ظْفارِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ يُؤ مِنُ مِنَ الْجُذامِ وَالْبَرَصِ وَالْعَمى ، وَ إ نْ لَمْ تَحْتَجْ فَحَكِّها حَكّا. وَ قالَ عليه السلام : اءخْذُ الشّارِبِ مِنَ الْجُمُعَةِ إ لَى الْجُمُعَةِ اءمانٌ مِنَ الْجُذامِ.(105)

فرمود: كوتاه كردن ناخن ها در روز جمعه موجب سلامتى از جذام و پيسى و ضعف بينائى چشم خواهد شد و اگر امكان كوتاه كردن آن نباشد سر آن ها را بتراش .
و فرمود: كوتاه كردن سبيل در هر جمعه سبب ايمنى از مرض جذام مى شود.


38 قالَ عليه السلام : إ ذا اءوَيْتَ إ لى فِراشِكَ فَانْظُرْ ماسَلَكْتَ فى بَطْنِكَ، وَ ما كَسَبْتَ فى يَوْمِكَ، وَاذْكُرْ اءنَّكَ مَيِّتٌ، وَ اءنَّ لَكَ مَعادا.(106)


فرمود: در آن هنگامى كه وارد رختخواب خود مى شوى ، با خود بينديش كه در آن روز چه نوع خوراكى ها و آشاميدنى ها از چه راهى به دست آورده اى و ميل نموده اى .
و در آن روز چه چيزهائى را چگونه و از چه راهى كسب و تحصيل كرده اى .
و در هر حال متوجّه باش كه مرگ تو را مى ربايد؛ و سپس در صحراى محشر جهت بررسى گفتار و كردارت حاضر خواهى شد.


39 قالَ عليه السلام : إ نَّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إ ثْنَيْ عَشَرَ اءلْفَ عالَم ، كُلُّ عالَمٍ مِنْهُمْ اءكْبَرُ مِنْ سَبْعِ سَمواتٍ وَ سَبْعِ اءرَضينَ، ما يُرى عالَمٌ مِنْهُمْ اءنّ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عالَما غَيْرُهُمْ وَ اءنَاالْحُجَّةُ عَلَيْهِمْ.(107)

فرمود: همانا خداوند متعال ، دوازده هزار جهان آفريده است كه هر يك از آن ها نسبت به آسمان ها و زمين هاى هفت گانه بزرگ تر مى باشد؛ و من و ديگر ائمّه دوازده گانه از طرف خداوند بر همه آن ها حجّت و راهنما هستيم .


40 قالَ عليه السلام : حَديثٌ فى حَلالٍ وَ حَرامٍ تَاءخُذُهُ مِنْ صادِقٍ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيا وَ ما فيها مِنْ ذَهَبٍ وَفِضَّةٍ.(108)

فرمود: سخنى را درباره مسائل حلال و حرام و احكام دين خدا، از راست گوى مؤ منى دريافت كنى ؛ بهتر و ارزشمندتر است از تمام دنيا و ثروت هاى آن .

منبع :سایت غدیر

شهادت امام صادق سلام الله علیه

شهادت امام جعفر صادق (ع)بر عموم شیعیان

جهان تسلیت باد.

اخلاق پسنديده‏
دانش ژرف و گسترده امام‏

در توان ما نيست كه براى دانش امام صادق و يا هر كدام ديگر ازائمه‏عليهم السلام حد و مرزى قرار دهيم، زيرا معتقديم كه دانش ايشان تصويرى‏است آشكار از اتصال و ارتباط آنان با خداوند متعال و همين امر اين باوررا در ضمير ما جان مى‏دهد كه خداوند به آنها الهام مى‏كند.
همچنين ما نمى‏توانيم صفتى كلّى براى دانش آنان پيدا كنيم چرا كه مامى‏دانيم مفاهيم معمولى كه انسان در حيات روزمرّه خود با آنها سر و كاردارد نمى‏تواند تمام دانش و بينش و شناخت آنها را در خود جاى دهد،زيرا امام وپيامبر و برخى از صالحان ملهم، از نيرويى برخوردارند كه‏خداوندِ توانا اين نيرو را بديشان ارزانى داشته است.
اين نيرو همچون يك دستگاه گيرنده كه امواج گوناگون را جذب‏مى‏كند عمل مى‏نمايد و اطلاعات و معلومات را از جهان و هستى‏مى‏گيرد، مثل چشم واعصاب گوش كه زيبايى حيات و صداى زندگان راضبط مى‏كند و بدين وسيله فرد اشياء زيبا و فرد سخنگو را مى‏شناسد.
باز متذكر مى‏شوم كه دانش امام صادق محدود بدانچه گفته يا بدانچه‏در آثار مختلف علمى از او بر جاى مانده، نيست بلكه گسترده و وسيع‏تراز اينهاست. چون دانش آن‏حضرت مستقيماً به موجودات مرتبط است‏چنان كه ابر به دريا و نور به خورشيد و عطر به گل. چرا كه افكاروگرايشها و دانشهاى آن‏حضرت از جانب خداى آفريننده دريا و خورشيدو شكوفا كننده گل است. پس وحى از آن خداست و در مرتبه بعد از آن‏پيامبر و در سوّمين مرحله از آن امام. الهام نيز چنين است ابتدا ازخداست و در انتها از امام.
حقيقتى كه زبان امام بازگو كننده آن است، همان حقيقتى است كه‏قلبش آن را شناخته و انديشه‏اش آن را در برگرفته و جانش آن را لمس‏كرده و همان است كه آفريننده حقيقت آن را در جان آن‏حضرت دميده‏است.
پس از تمام اين موارد، يك بُعد از دانش امام صادق وجود دارد كه درحقيقت معجزه آن‏حضرت محسوب مى‏شود چنان كه معجزه پيامبرصلى الله عليه وآله‏نيز قرآنش بود. معجزه امام صادق‏عليه السلام آن بود كه وى تمام نيازمنديهاى‏انسان را مى‏دانست، اين بُعد خود به تنهايى شيعه جعفريه را وامى‏دارد تامكتب فكرى آن‏حضرت را در هر دوره‏اى دنبال كند.
در اينجا سزاوار است اعترافات برخى از زعما و انديشمندان را در باره‏آفاق گسترده دانش و جايگاه ارجمند علمى آن‏حضرت، كه حتّى دشمنان‏را به مدح و ستايش از ايشان وا داشته، نقل كنيم.
ابوحنيفه در باره آن‏حضرت مى‏گويد:
"فقيه‏تر از جعفر بن محمّد نديدم".
و نيز گفته است:
"جعفر بن محمّد فقيه‏ترين كسى است كه ديدم".
"او )امام صادق‏عليه السلام( در دين داراى دانشى سرشار و در حكمت‏صاحب ادبى كامل است".
شهرستانى در باره آن‏حضرت مى‏گويد:
ابن حجر هيثمى در باره آن امام مى‏گويد:
"مردم از جعفر بن محمّد الصادق علومى نقل كرده‏اند و آوازه او درتمام شهرها پيچيده و پشيوايان بزرگ از او روايت نقل كرده‏اند".
سيد امير على، نويسنده كتاب مختصر تاريخ العرب و التمدن‏الاسلامى، در باره آن‏حضرت مى‏گويد:
"اين اشاره را از ياد نبايد برد كه كسى كه زعيم اين جنبش بود، يكى ازنوادگان على بن ابى‏طالب موسوم به امام جعفر، ملقّب به صادق بود. وى‏مردى بود با افقهاى باز فكرى و خردى بس دورانديش. به علوم عصرخويش بسيار اهتمام مى‏ورزيد. در واقع او به عنوان نخستين پايه‏گذارمدارس فلسفى در اسلام محسوب مى‏شود. در اجتماعات و جلسات علمى‏آن‏حضرت، تنها كسانى كه بعداً به عنوان بنيان‏گذاران مذاهب فقهى معرفى‏شدند، شركت نمى‏كردند بلكه دانش‏پژوهان علاقه‏مند به فلسفه و فلاسفه‏از نقاط دوردست نيز در اين جلسات شركت مى‏جستند".
پروفسور هولميادر، نويسنده انگليسى، در اين باره مى‏نويسد:
"جابر بن حيان، شاگرد و يار جعفر صادق بود. او در پيشواى‏ارجمندش تكيه‏گاه و ياور و رهبر و امين و فرد موجهى را مى‏ديد كه هيچ‏گاه نمى‏توانست از او بى‏نياز شود. جابر با راهنمايى استادش كوشيد تا علم‏شيمى را از خرافاتى كه از اسكندريه گريبانگير آن شده بود، پيراسته ورهاسازد و البته در اين راه تا حدّ فراوانى هم كامياب شد بدين سبب بايد نام‏جابر را در كنار اسم ديگر نام‏آوران اين دانش در جهان امثال "بويله"و"لاوازيه" و... قرار داد".(12)
دهها و بلكه هزاران اعتراف ديگر از سوى نويسندگان مسلمان‏ومحدثان و قدما و بويژه معاصران آن امام در اين باره موجود است تاآنجا كه بايد گفت جهان از فضل و دانش سرشار و آگاهى گسترده و فزون‏از حد آن‏حضرت، آكنده گشته است.

نام: جعفر (به معنى نهر جارى پرفایده)

كنیه: ابو عبداللّه

لقب: صادق

نام پدر: حضرت محمد بن على (ع )

نام مادر: معروف به ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى بكر

تاریخ ولادت: یكشنبه 17 ربیع الاول ، سال 83 هجرى

مكان ولادت: مدینه

مدت عمر : 65 سال

علت شهادت: مسمومیت

قاتل : منصور دوانیقى (خلیفه عباسى )

زمان شهادت: یكشنبه 25 شوال ، سال 148 هجرى

مدفن مطهر: قبرستان بقیع ( مدینه
 
 
 

حدیثی زیبا از امام جعفر صادق(ع)

 

"إذا فَشَتْ أرْبَعَةٌ ظَهَرَتْ أرْبَعَةٌ:

إذا فَشا الزِّنا كَثُرَتِ الزَّلازِلُ، وَ إذا اُمْسِكَتِ الزَّكاةُ هَلَكَتِ الْماشِيةُ، وَ إذا جارَ الْحُكّامُ فِى الْقَضاءِ اُمْسِكَ الْمَطَرُ مِنَ السَّماءِ، وَ إذا ظَفَرَتِ الذِّمَةُ نُصِرُ الْمُشْرِكُونَ عَلَى الْمُسْلِمینَ.

هنگامى كه چهار چیز در جامعه شایع و رایج گردد چهار نوع بلا و گرفتارى پدید آید:

چنانچه زنا رایج گردد زلزله ـ و مرگ ناگهانى ـ فراوان شود، چنانچه زكات و خمس اموال پرداخت نشود حیوانات نابود شود، اگر حاكمان جامعه و قُضات ستم و بى عدالتى نمایند باران ـ رحمت خداوند ـ نمى بارد، و اگر اهل ذمّه تقویت شوند مشركین بر مسلمین پیروز آیند".

ریزش و رویش

شیعه شدن صد هزار نفر از وهابیون

 یك محقق و پژوهشگر مهدویت گفت: با فتوای 39 نفر از بزرگان وهابی مبنی بر اینكه امام مهدی (عج) امام دوازدهم است صد هزار نفر از وهابیون شیعه شدند كه در پی این واقعه آنها فتوای خود را لغو كردند.

به گزارش روابط عمومی جشنواره بین‌المللی آخرین منجی، علی‌اكبر مهدی‌پور، محقق و پژوهشگر مهدویت در سومین روز همایش صبح قریب با اشاره به روایات فراوان درباره مسایل آخرالزمان گفت: پیشگیری از صدمات حوادث طبیعی و از بین بردن عوامل بروز حوادث آخرالزمانی از راه كارهای مقابله با حوادث آخرالزمانی است.
این پژوهشگر حوزه مهدویت مطالعه و تحقیق، تسلیم ائمه اطهار بودن، تقلید از فقها و مراجع و مراجعه به كارشناسی متدین برای حل سوالات را از جمله راهكارهای رفع شبهات در حوزه مهدویت دانست.
وی به اعتقاد اهل سنت به مسئله مهدویت اشاره كرد و افزود: مرحوم محدث نوری نام 40 نفر از اهل سنت را در كتاب كشف الاسرار آورده است كه حضرت مهدی (عج) فرزند امام حسن عسگری (ع) است و در سال 255 هجری قمری متولد شده است.
مهدی پور افزود: از امام زمان (عج) در روایات اسلامی با عنوان رحمة للعالمین یا رحمة الواسعه یاد شده است كه با ظهور آن حضرت اهل آسمان و زمین، ماهی های دریا حتی مردگان در قبر ظهور ایشان را بشارت می دهند.
وی با اشاره به روایت معتبر درباره ولادت امام زمان (عج) اظهار داشت: روز نیمه شعبان بیش از 10 نفر از غلامان و كنیزان در خانه امام حسن عسگری (ع) شاهد تولد حضرت بقیه الله بودند و روز سوم تولد امام دوازدهم پدر ایشان امام حسن عسگری نوزاد را به 40 نفر از شیعیان نشان داده اند.
وی به وجود بیش از 5 كتاب از شاگردان امام صادق (ع) و امام كاظم (ع) كه در آنها كلمه "غیبت" آمده است، اشاره كرد و گفت: در كتاب اصول كافی نیز مسئله غیبتان به وضوح آورده شده است.
وی با نفی مشاهده دو طرفه حضرت ولی عصر در زمان غیبت اشاره كرد و گفت: شرفیاب شدن خدمت حضرت ولی عصر (عج) محال نیست و سید مرتضی علم الهدی در 5 كتاب نقل كرده كه رسیدن به خدمت امام زمان (عج) امكان پذیر است.
عصام العماد، رهیافته به تشیع از كشور یمن نیز در سومین روز از همایش صبح قریب با اشاره به دشمنی سرسخت وهابیون با حضرت علی (ع) و غرق آنها در رد شیعیان دانست و گفت: اعتقاد به مهدویت با شناخت حضرت علی (ع) رابطه مستقیم دارد و وهابیون به علت عدم اعتقاد به حضرت علی (ع) در اعتقاد به مهدویت شكست خورده‌اند.
وی اظهار داشت: اعتقادات وهابیون بر اساس مستندات نیست و به ادله و برهان‌های عقلی مراجعه نمی كنند و همه اعتقادات آنها به مخالفت با اعتقادات شیعیان و مخالفت با حضرت علی )ع) و شیفتگان آن حضرت مربوط می شود.
وی گفت: گسترش شایعات در حوزه مهدویت، حمایت از مدعیان دروغین مهدویت، توهین به حضرت مهدی (عج) در كتاب ها، ماهواره ها و سایت های اینترنتی، فتوای وهابیت به توهین به امام زمان (عج)، توهین و طعنه زدن به نواب اربعه، ایجاد شبهه در اعتقاد به 4 نایب خاص حضرت مهدی (عج) و بازی كردن با نشانه های حتمی ظهور و ایجاد شك در اذهان شیعیان از اقدامات وهابیون در مبارزه با مهدویت شیعه است.
عصام العماد با اشاره به اعتقاد وهابیون درباره نام پدر حضرت مهدی (عج) بیان كرد: بسیاری از منابع خود وهابیت بر حسینی بودن امام زمان (عج) دلالت دارد ولی بزرگان وهابیت اصرار دارند و معتقدند امام زمان از فرزندان امام حسن مجتبی است. وهابیون معتقدند پدر حضرت مهدی (عج) هم نام پدر پیامبر اعظم (ص) است در حالی كه اسم پدر امام زمان (عج) امام حسن عسكری است
وی هدف وهابیان را مبارزه با شیعیان دانست و اذعان داشت: شك وهابیون در اعتقاد به مهدویت به دلیل مخالفت آنها با شیعیان است. با فتوای 39 نفر از بزرگان وهابی مبنی بر اینكه امام مهدی (عج) امام دوازدهم است صد هزار نفر از وهابیون شیعه شدند كه در پی این واقعه آنها فتوای خود را لغو كردند.
عصام العماد پیامبر اسلام را بزرگ‌ترین مبلغ شیعه و مهدویت دانست و خاطر نشان كرد: وهابیون با نشر شایعات و انحرافات در حوزه مهدویت قصد نابودی شیعه را دارند.

منبع : المذهب

آن وقت آقای اکبر گنجی  وجود آقا امام زمان سلام الله علیه را انکار میکند.

ماه عقلانيت و استقامت

                                 ماه عقلانيت و استقامت

 

در بيان نوراني وجود مبارك رسول گرامي (ص)، هست كه فرمود: شما با استغفار در اين ماه خودتان را آزاد كنيد! آزادي از بهترين نعمت هاست. آزادي از هوا و هوس، از ع فريت درون و بيرون بهترين فضيلت است. فرمود: اين ماه كه مهمان خدا هستيد، نّ انفسكم مرهونأ ب ذنوب كم ففكّوها ب الستغفار (1). آن را با استغفار كردن آزاد كنيد. وقتي جانتان آزاد بود، مثل مرغ باغ ملكوت است كه قدرت پرواز دارد و مي تواند در كنار اين آيات الهي ترقي كند.
حالا كه آزاد شديد، همه ما آزاد شديم، آنگاه رسالت ما، روحانيت ما، تبليغ ما سامان مي پذيرد. كسي كه آزاد نباشد، كسي كه مهمان خدا نباشد، كسي كه از آن طعام نچشيده باشد؛ نه براي خودش سودمند است، نه براي جامعه. اين نه بالغ است، نه مبلّغ! اگر ن شآء الله جزء ضيوف الرّحمن شد ، خودش را آزاد كرد و بهره اي از فيض الهي برد، آنگاه به ن صاب تبليغ مي رسد. تا كسي بالغ نباشد، مبلّغ نيست!
اينكه فرمود: و قل لهم ف ي أنفس ه م قولاً بليغاً (2)، حرف را به جان اينها برسان، از رسول خدا كه خليفه الله است، ساخته است. ولي از ديگري ساخته نيست كه مطلب را در جان مخاطب جا بدهد كه او بپذيرد. ممكن است حرف بزند، آهنگي ايجاد كند، به فضاي سامعه مخاطب برساند و ديگر هيچ! حالا ما چه بكنيم كه به اينجا برسيم!
اين ماه، ماه قرآن است و ما مهمان قرآنيم؛ البته نه اينكه زياد قرآن بخوانيم، كه بايد بخوانيم؛ ثوابش هم نثار ارواح انبياء و اولياء و ملائكه مقربين و صديقين و شهداء اهداء كنيم. اين كارها را بايد بكنيم، هر چه بيشتر قرآن بخوانيم، بهتر است. اما اينطور نباشد كسي بگويد: حالا كه من قرآن مثلاً نمي دانم، چرا بخوانم! اين يك كلام عادي نيست؛ كلام الهي است، كتاب الهي است، آثار خاص خودش را در هر مقطعي دارد. ولي انس با قرآن و درك با قرآن را هم به همراه خواهد داشت.
قرآن كريم به ما فرمود: عدّه اي هجرت كنند، به مراكز علمي راه پيدا كنند، به حوزه ها راه پيدا كنند، فقيه بشوند. منظور از فقه در كتاب و سنّت، فقه مصطلح نيست! چه اينكه منظور از حكمت در كتاب و سنت هم حكمت مصطلح نيست. فرمود: فلولا نفر م ن كلّ ف رقه م نهم طائ فأ ل يتفقّهوا ف ي الدّين (3). حالا يك كسي حكيم شد، فقيه شد، فيلسوف شد، مفسّر شد، اين بين راه است! اين تازه طليعه راه است. وظيفه بعدي اين است كه: و ل ينذ روا قومهم ذا رجعوا ل يه م (4). وقتي برگشتند، مردم را از جهنّم بترسانند، از عاقبت تلخ گناه بترسانند. بگويند گناه واقعاً آتش است و واقعاً سمّ است!
گناه از هر سمّي، از هر هروئيني بدتر است. بالأخره هروئين تأثيرش چقدر است؟ يك ده سالي، يك بيست سالي با انسان درگير است، بعد اين بدن را از پا در مي آورد. امّا گناه از اين قبيل نيست... ثمّ لا يموت ف يها و لا يحيي (5)! اينطور نيست كه حالا اگر كسي خداي ناكرده آلوده شد، بتواند نجات پيدا كند! نظير هروئين نيست، نظير انفجارهاي ديگر نيست كه با مردن تمام بشود... ثمّ لا يموت ف يها و لا يحيي است. يك همچنين خطري است.
يك چيزي كه از چشم دور است، از حسّ دور است، از عقل عادي دور است، از عرف دور است، به تعبير لطيف مرحوم ميرداماد مي شود اينكه: اين كلام وحياني را آدم بايد در جان خود جا بدهد! وقتي در جان خود جا داد، آنوقت باورش مي شود كه اين گناه سمّ است و دست به گناه نمي زند چه در خلوت و چه در جلوت!
اگر ذات أقدس له به رسول گرامي فرمود: قم فأنذ ر (6). «قم» نه يعني پا شو! قيام كن، نه يعني بايست. يعني ايستادگي كن! آنكه نشسته حرف مي زند، ايستاده است و ايستادگي مي كند. آنكه ايستاده وقت تلف مي كند ، نشسته است! فرمود: قم فأنذ ر. ايستادگي كن، بايست در برابر بيگانگان و اينها را با حرف هاي الهي آشنا بكن، اينها را از عواقب گناه بترسان! مسئله جهنم جدي است، مسئله گناه جدي است، مسئله باند بازي جدّي است... اينطور نيست كه اگر كسي با اين فريب دادن ها بخواهد مشكل خودش را حل بكند و بگذرد، اينطور نيست.
خدا مردم را بالفطره قابل قرار داده است، اگر بالفطره قابل نبودند كه به انبياء نمي فرمود: برو، بگو! به فقها نمي فرمود: برويد، بگوئيد! معلوم مي شود مردم قابل اند، و ل ينذ روا قومهم ذا رجعوا ل يه م . مردم بيش از علم، عمل مي خواهند. يعني عقل مي خواهند. اين مي شود و جعلنا له نوراً يمش ي ب ه ف ي النّاس (7) ! اين عرض مي كند در مناجات: الهي، الهي، الهي! مرا داراي علم بكن و نه دانا! دانا مشكل خودش را حل نمي كند، چه رسد به مشكل ديگري! شايد علماء در مملكت كم نباشند اما عقلاء خيلي كم اند. عاقل كسي است كه نه فريب كسي را بخورد، نه در صدد فريب باشد، نه باند بازي بكند، نه سفره اي پهن بكند، نه چشمش به جيب زيد و كيف عمر باشد؛ مستقيماً با دست خداي سبحان بخورد، و با او در ارتباط است.
اگر چنانچه قرآن است كه اين ماه، ماه قرآن است و ما مهمان قرآنيم، در اين ضيافت سهمي داريم، از قرآن بهره مي بريم، قرآن مي گويد: اگر فقيه شدي، بين راهي؛ قم فأنذ ر. اگر عالم شدي، بين راهي؛ قم فاعقل. و ما يعق لها لا العال مون. ماه مبارك رمضان جاي عقل است و جاي انذار.
¤ سخنراني آيت الله جوادي آملي (مدظلّه العالي)
در گردهمائي بزرگ مبلغين؛
قم - 24 مهر 1382
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) وسائل الشيعه . ج10 . ص313
(2) نساء . 63
(3) توبه . 122
(4) توبه . 122
(5) اعلي . 14
(6) مدّثر . 3
(7) انعام . 122

 

ماه رمضان

حلول ماه مبارک رمضان بر همه عاشقان خدا

مبارک باد.