مهدی جان تسلیت ـ تعزیت

يا فاطمه!
اين چه غم شگرفى است نهفته در نام تو كه مرغ پرشكسته دل را در آسمان بارانى چشم ها به پرواز در مى آورد! اين چه اندوه عظيمى است كه قلب ها را حول محور ياد پاك و آسمانى ات به چرخش وا مى دارد!
بانو!
حكايت آن در سوخته از جنس كدام حكايت است كه نام و يادت را بر سردر دل هاى سوخته نگاشته است. روايت سرخ كوچه بنى هاشم از جنس كدام روايت است كه امروز كوچه پس كوچه هاى شهر و ديارمان را به نشانى نيلگونى جاى سيلى، كبود آذين بسته است. حديث پهلوى شكسته و ميخ در از جنس كدام ناگفته است كه جگر عاشقانت را مى سوزاند و آتش آن را شعله ور مى سازد.
خانم!
هنوز گريه هاى شبانه ات در دالان تاريخ طنين دارد. هنوز وفاداريت نسبت به على(ع) درس آموز است.
هنوز غربت مولايمان با مظلوميت تو تفسير مى شود.
هنوز فرياد عدالت خواهى شيعه از منبر بلند تو فرياد مى گردد.
زهراجان!
در ماتم شهادت مظلومانه ات، شال هاى سياه عزا بر دوش داريم و دل هايمان با زلال محبت به تو صيقل مى يابد.
فاطمه جان!
شيعه با اميد ظهور فرزندت و يافتن قبر پنهانت داغ هاى تلخ آن روز و آن كوچه را بر خود هموار مى كند و به اميد شنيدن صداى رساى «انا بقية الله الاعظم» كوچه پس كوچه هاى هجران را با نجواى «اللهم عجل لوليك الفرج» طى مى كند

 به نقل از سایت ( کلمه )