نصایحی از آیت الله بهجت
علاج ما، اصلاح نفس است
بسم الله الرحمن الرحيم
ما مي خواهيم هر چه دلمان مي خواهد بکنيم، اما ديگران حق ندارند، به ما اسائه اي بکنند؛ ما خودمان، به نزديکانمان، دوستانمان، هر چه بکنيم، بکنيم، اما ديگران، دشمنان، حق ندارند به ما اسائه اي بکنند.
آخر ما اگر خودمان را درست بکنيم، خدا کافي است، خدا هادي است. ما خودمان را نمي خواهيم درست بکنيم، اما از کسي هم نمي خواهيم آزار ببينيم. آنهايي که طبعشان آزار است، کار خودشان را مي کنند، مگر اينکه يک کافي و يک حافظ جلوگيري بکند.
ما مي خواهيم اگر دلمان خواست دروغ بگوييم، اما کسي به ما حق ندارد دروغ بگويد؛ ما ايذاء بکنيم دوستان خودمان را، خوبان را، اما بدها حق ندارند به ما ايذاء بکنند.
بابا با خدا بساز، کار را درست مي کند. چرا در خلوت و جلوت، دلت هر چه مي خواهد مي کني؟
[ اينجا] دار امتحان است، شما در فکر اين باشيد که خودتان را اصلاح بکنيد، ما بين خودتان و خدايتان عايقي، مانعي پيدا نشود. اگر اصلاح کرديد، رفع مانع کرديد بين خودتان و خدا و وسائط [ انبياء و اوصياء] خدا اصلاح مي کند ما بين شما و خلق.
حالا که اين کارها را کرده ايم، بايد توبه بکنيم، بايد تضرع کنيم، با آن باب عالي و باب اعلي، بايد به سوي او برويم [تا] ما را نجات بدهد، اول از شر خودمان و داخله خودمان، بعدها از شر خارجيها « أعدي عدوک نفسک التي بين جنبيک » اين شهوات، اين غضبهاي بيجا، اين شهوات بيجا، همه اش جنود شياطين اند، جنود کفارند اينها، که در داخله خود آدم [هستند].
بالاخره، حالا که کار را به اينجا رسانديم، خودمان مي دانيم دوايش استغفار است،[آيا استغفار] مي کنيم؟
چاره اي نيست از اينکه بايد به سوي خدا برويم، اگر به سوي خدا نرفتيم موانع هم اگر رفع بشود، موقتاً رفع مي شود، دائماً رفع نمي شود.
تا خودمان را اصلاح نکنيم و با خدا ارتباط نداشته باشيم، با نمايندگان خدا ارتباط نداشته باشيم، کارمان درست نمي شود؛ امروز تا فردا، تا پس فردا، اين که کار نشد.
تا رابطه ما با ولي امر، امام زمان صلوات الله عليه قوي نشود، آيا کار ما درست مي شود بدون اصلاح نفس؟
ما از خودمان هم بايد بترسيم.
بابا بترس براي دين، بترس براي خدا، افسار خودت را نده به کسي که نمي شناسي، او را معيت نکن، کاملاً دور خودت را حفظ کن.
باز هم نمي ترسيم از کسي! آيا توکل ما بر خدا زياد است يا قوت ايمان ما زياد است!! آري کسي نمي تواند ما را گول بزند!! بابا، از دوستان شما به شما مواصلت مي کنند. نه از دشمنهاي شما.
در خلوتمان با خدا، تضرعاتمان، توبه مان، نمازهايمان، عباداتمان، مخصوصاً دعاي شريف « عظم البلاء و برح الخفاء » را بخوانيم؛ از خدا بخواهيم برساند صاحب کار را؛ با او باشيم. حالا اگر رساند؛رساند ! اگر نرساند، دور نرويم از کنار او، از رضاي او دور نرويم. او مي بيند، او مي داند حرفهايي که ما به همديگر مي زنيم. او عين الله الناظره [است] و جلوتر از ماها مي شنود حرف ما را؛ بلکه خودمان که حرف مي زنيم اين صدا از لب مي آيد به [طرف] گوش، فاصله اي دارد، او جلوتر از اين فاصله، حرف خودمان را مي شنود، از خودمان، کلام خودمان را؛ آن وقت [آيا] ما مي توانيم کاري بکنيم که او نفهمد؟ مي توانيم کاري بکنيم که او نداند؟
« والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته »
شما بزرگواران !!! چقدر آيت الله بهجت را ميشناسيد ؟
بر گرفته از سايت گفتار هاي حكيمانه
ایمان ما یک امر ازلی و الستی است. اما در طول تاریخ به علل گوناگونی به فراموشی می رفته و آن فطرت خداجوی ذاتی ما روبه سوهای دیگری می نموده . در همین راستا بود که حضرت رحمان رحیم پیامبران را برای بیدار ساختن این فطرت به خواب رفته از یاد خدا بر می انگیخت که نقطه اوج آن (بعثت )محمد امین (ص)بود.در راه آغاز شده توسط محمد کسانی بودند که سنگ اندازی کرده و این روند را کند میکردندکه به امر خدا توسط محمد امر (غدیر) محقق شد.تا اهل ایمان ناب راه خود را باز شناسند. اما بعد از غدیر موانع و آفات تعالی انسانی وجود داشت تا اینکه برای زدودن آنها (عاشورا ) به وقوع پیوست.وآن تکیه گاهی محکم برای اهل ایمان شد تا این زمان ما که با پرداختن صحیح به امر انتظار و (مهدویت) و با آمدن کامل کننده ایمان، انسانیت را به اوج مطلوب برسانیم . إن شاء الله.